وقت است کمان ابرو یادی کنی از یاران
این نیز نبودم من آن نیز نخو ا هد شد
بگذر زگناه ما ای پیر خر د مند ا ن
هر چند که دل هرگز آرام نخو ا هد شد
عمرم به خطا بگذشت تکرار نخوا هد شد
با مستی و بد مستان دمساز نخواهدشد
ما توبه زمی کردیم دیگر چه غم از باقی
آن روز نشد امروز فردا که نخواهد شد
هر باده که نو شید یم با یاد لب سا قی
در محفل مهر و یا ن تکرار نخواهد شد
شمعی که تو افروزی خاموش نخواهد شد
مست از لب شیرینت هشیار نخواهد شد
صد شکر که آخر کار دلبر سر ناز آمد
( در و یش) از این رویا بیدار نخوا هد شد